الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)

ساخت وبلاگ
چند تا پیشنهاد دارم. به دردتون نخورد یه نفتکش تک نفره بدید من برم سواحل گوام سر به نیست بشم.  اول اینکه یه چند وجب جا تو الهیه تهران هست جدیدا مردم درخواست دادن تخریب بشه به جاش باشگاه بزنن. خیلی خوبه که مردم روز به روز دارن فهمیده تر میشن. فهمیدن که ساختمون اداره ی مدیریت بحران کشور دیگه به درد نمیخوره و باشگاه برای اون منطقه بیشتر لازمه.  دوم؛ چهار سال نون و دیپلماسی به خورد ملت دادیم که الان به کار بیاد. پس این اله بله ها کو؟؟؟ انگار نه انگار. چین کار خودشو کرد. ما هم آبگوشت دیپلماسی را در توییتر بار گذاشتیم. اونم با پیاز ناب. آخه توییتر قسمتی از دریای چین شده جدیدا. وقتی توییتر هست کی حال داره تا #چین بره. یه توییت انگلیسی میدیم و تمام. ولی انصافا ساختمون وزارت امور خارجه هم خوب به درد مرغداری میخوره تو این وضعیت تخم مرغ . تخم مرغ تولید کنیم بدیم دست ملت املت بخورن تو این گرونی.  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 28 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 16:30

یکی از روشهای مدیریت جامعه که اخیرا از افاضات مدیران در گفتگوهای زنده فهمیدم اینه که مشکلات یک منطقه رو به حال خودش ول کنی تا خودش جا بیفته. دقیقا عین خورشت آلو اسفناج. این روحیه ی نیک در برخی مسئولین ما به دوران کودکیشون برمیگرده. غلط نکنم قوت غالب این حضرات خورشت بوده. وقتی میپرسیدن غذا کی آماده میشه سریع بشون میگفتن باید صبر کنی تا جا بیفته. و اینا هم از فرط شوق به افق خیره میشدن و اشک در چشماشون حلقه میزده. هنوز هم به این جا میفته ها اعتقاد دارن. منتظرن وضعیت زلزله زده ها خودش جابیفته. منتظرن دریاچه ارومیه خودش جابیفته. گرد و خاک اهوازیا خودش جا بیفته و الی آخر. حتی از این نوع مدیریت اسنادی هم دارن. از مسئول پرسیدن وضعیت زلزله زده ها چطوره؟ ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 34 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 16:30

برید سر کوچه اسم یه نخبه ی ورزشی یا علمی یا هنری رو بگید و ببینید چند نفر میشناسنش. حالا برید و از همونا بپرسید دیشب کریس رونالدو کدوم شلوارکشو پوشیده. سریع بت میگه اونی که تو مراسم جشنواره رنگ پوشیده بود. همون که تو کشو سومی از راست اتاق خوابشه.  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 30 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 16:30

از همون روزی که قیمه هارو ریختم تو ماستا و چَک حسابی خوردم، فهمیدم انتقاد و اعتراض شیوه اش این نیست. از همون روزی که به جای انتقاد صحیح از معلم، پونز گذاشتم روی صندلیش بازم اینو فهمیدم. ولی این چند روزه هم اسامی زیادی از شهرهای کشور یاد گرفتم. هم شیوه های جدیدی از انتقاد. از این به بعد اگه رفتم بانک و انتقاد داشتم و جوابی نگرفتم، همون خودکار زنجیری که گذاشتن رو میز را میکُنم تو چشم مدیر بانک.  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت: 7:48

در دوران نقاهت پسااغتشاشاتی هستن انگار چشمهای ورغلمبیده و مبارک حضرات ضد ایرانیِ خارج نشین به مملکت ما دو جور نگاه میکنه. یه سریاشون تا میگی ایران، مژه هاشون تاب میخوره. میگن ای بابا ولمون کن دنبال دردسر نیستیم. اینا سعی میکنن حتی کلمه ی ایران را هم نشنون. و الا مجبور میشن پول بدن تُف بخرن که تاب مژه هاشون باز بشه  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت: 7:48

صدای پارو زدن گوشهایم را پر کرده بود. بوی دریاچه هم دماغم را. در دامن مادرم نشسته بودم و آرام آرام با دستان لطیفش موهایم را نوازش میکرد. تکان های قایق مرا به قعر آغوش مادرم میبرد و بر میگرداند. نمی دانم دریا چیست. اما همین که قایق را تکان می داد تا من بدون اینکه بخواهم در آغوش مادر غرق می شدم برایم زیبا به نظر می آمد. اما می دانم پدرم از آن لذت چندانی نمی برد. مدام غرغر میکند که ای کاش برای کار مجبور به عبور از دریاچه نبود. پارو می زد. گاهی توقف میکرد، سرفه ای میکرد تا سینه اش صاف شود، چند پُک به سیگارش می زد و دوباره ادامه می داد.  آواز قورباغه ها با صدای سرفه های پدرم فقط برای چند لحظه متوقف می شد و دوباره از سر گرفته می شد. پدر دوباره کمی پارو زد. نفس هایش تند شد. می دانستم الان باید توقف الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 19:43

خون ها را از روی چشمش پاک کرد تا بتواند جلویش را ببیند. اما غبار و دود اجازه نمیداد تصویر روشنی را ببیند. گوش هایش سوت میکشید. از بس که اطرافش موشک و بمب منفجر شده بود. دو دستش را روی زانوهایش گذاشت و نفسی تازه کرد. سرش را بالا آورد و قدری مردمک چشمهایش را تنگ کرد. از دور تصویر تاری از یک اتاق مخروبه را می دید. از یک طرف امیدوار و از طرفی خسته بود که چگونه با این ترکشی که در پای راستش خورده و سرش که شکسته خودش را به آن اتاق برساند. اما راهی برای برگشت هم نبود. پشت سرش دود و آتش بود. سربازان دشمن محاصره اش کرده بودند. از همه طرف صدای سربازهای شادمان دشمن را میشنید. اگر چه این اتاقک مخروبه هم نزدیک به خط دشمن بود. ولی مجبور بود برای فرار از محاصره خود را به آن برساند تا قدری نفس تازه کند و کمی الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 19:43

از وسط های فیلم خیلی ها از سالن سینما رفتند. و این مشکل اول فیلم بود. علیرغم نگاه جیرانی نسبت به جذب تجارت گونه ی مخاطب، این فیلم هیچ رنگ و بویی از این موضوع ندارد. شاید فقط صحنه ی جیغ زدن بیمار (پردیس احمدیه) روی تخت بیمارستان بتواند مخاطب را کمی جذب کند. کسل کننده و ملول بودن فیلم تا حدی است که از ابتدا نگران آن  هستید که آیا تا انتها همین است؟ به نظر من برای جیرانی بد است که در این سن و با این همه تجربه به دنبال بیدار کردن و زنده کردن ژانرهایی باشد که دیگر در کشورهای سازنده ی آن ژانرهم طرفداری ندارد. تلاش برای زنده کردن ژانر نوآر با رگه هایی از اکسپرسیونیسم باعث شده است که فیلم نه نوآر باشد، نه اسکپرسیونیستی و نه بتواند مخاطب را نگه دارد.  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 19:43

زنگ خورد. طبق معمول با فحش های ناظم به صف شدیم. ولی فحش های امروز آبدار نبودند. به همان خاک بر سر و بیشعور ختم شد. به صف شدیم. مدیر با اخم خاصی آمد. کفشها واکس زده، بوی ادکلن صف اول را خفه کرده بود. انگار خبری بود. بچه ها می گفتن مدیر هر وقت ادکلن میزنه خانم ریاحی میاد مدرسه. معلم کلاس دوم مدرسه ی ماست. زن آقا مدیر هم چندسالی هست مُرده. میگن از بس اذیتش کرده مرده. جون به سرش کرده بود. اما امروز سه شنبه است و خانم ریاحی قرار نیست بیاد. پس این ادکلن و خط اتوی شلوار مال چیه؟ هندوانه قراره قاچ کنن؟  ادامه مطلب الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cnavvabhc بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 19:43

ستاره ی صبح هم کم کم داشت ناپدید می شد و صبح کمی از زود بودنش می گذشت. به سختی از شیب تند کوه خودم را بالا کشیدم. هس هس کنان خودم را به چوپان رساندم و با او احوالپرسی کردم. نگاهش که به چشمانم گره خورد با بی میلی جوابم را داد و گفت بفرما بشین. کنارش نشستم. بوی آتش و چایی کنارش مدهوشم کرد. اما او با من صحبتی نکرد و همانطور نشسته بود و با چوبی در دستانش به گوسفندانش خیره شده بود. فقط گاهی از جایش بلن الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است)...ادامه مطلب
ما را در سایت الو، آقای رئیس جمهور؟ (قسمت نهم: انتخابات مصونیت امنیت ملی است) دنبال می کنید

برچسب : داستان,کوتاه,چوپان,افغانی, نویسنده : cnavvabhc بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 16:00